زلزله ای به بزرگی 4.9 ریشتر امروز صبح حوالی ساعت 7:30 شهر گلشهر(کنجدجان) از توابع گلپایگان را لرزاند این زلزله در شهرهای خوانسار؛ فریدن و فریدونشهر نیز احساس شد
کانون این زمین لرزه در عمق 21 کیلومتری زمین در شهر گلشهر اعلام شده
شاهدان محلی تا این لحظه یعنی ساعت 8:45 دقیقه با تماسی که با آنها داشتم اعلام کردند که این زمین لرزه خسارت چندانی نداشته و گویا تنها یک منزل مسکونی کلنگی در منطقه دُم آسمان تخریب گردیده و خوشبختانه خسارات جانی در بر نداشته است
مطلب قبلی وبلاگم را برای خبرگزاری مهر (مجله مهر) ارسال کردم و امروز عصر آن را در خروجی مجله مهر دیدم
خوشحالم که فقط حرفهایم را خوانساریها نمی خوانند ...
با درود فراوان ...
همانطور که مستحضرید نشست خبری اصحاب رسانه با شهردار وقت شهر خوانسار عصر شنبه گذشته در محل سالن کنفرانس ساختمان شهرداری برگزار گردید
از آنجایی که این خبر از نوع اخبار سوخته به حساب می آید؛ برابر سیاستهای چل چو مآبانه برآن شدم تا نتایج و پیامد های این نشست را اجمالا" بررسی نمایم ...
از مهمترین نتایج این نشست که با خرده ریزه هایش 6ساعت به طول انجامید گردهمایی وب نویسان و اصحاب قلم بعد از مدتها بود که جای شکرش باقی است و خیالمان راحت شد که همه آدمیزادند و واقعی!!!
آفتابی شدن عده ای وب نویس ولو برای تجدید میثاق یا گرفتن لوح تقدیر هم خالی از لطف نبود چرا که حمید خان حقی را بعد از مدتها از سوراخ خویش بیرون کشیده وبلاگ جدیدش را هم لو داد
کاست جدیدش را هم تحفه آورده بود و می گفت شیش و هشت است( جایتان خالی همان شب با کاستش قِری دادیم تا عضلاتمان خشک نگرددو برای جشن عروسی آخر هفته آماده تر باشیم!!)
صورتمجلس را که دیدم خیالم راحت شد که این همه وقت گذاشتن و خرج و مخارج بی ثمر نباشد خدایی ناکرده؛ بالاخره شهرداری هم از جای دیگر مواجب می گیرد و باید بیلان کاری بدهد! مناسبتش هم هفته دولت است!! گمانم بشود به این بهانه پول خوبی گرفت و خرج امور رعیت کرد ... اگر بدهند
پذیرایی آن هم از نوع آب معدنی در مینی بوس را هم تجربه کردیم که تا ساعت ده و نیم شب حسینعلی مهدی بیچاره از صدای قار و قور معده امان خوابش نبرد!!!
چای را نخورده بودیم که بستنی از راه رسید و تمام دندان هایمان نزدیک بود بریزد توی دهانمان
ما کارمان چل چو کردن است بهتر از این بلد نیستیم گزارش بدهیم
جای تعجب بود که بعضی سوالات مطرح شده از سوی دوستان ربطی به شهرداری نداشت اما شهرداری و شورا آنقدر پاسخ گو بوده و هستند که مسائل شرعی را هم پاسخ می گفتند ( یَگ همچین دایره المعارفی هستند خداوکیلی)
حرف دلم را بعد از مدتها به شهردار شفعتی زدم که می گویند جنابتان اسم مستعاری نیز دارید!!؟ چنان رنگ به رنگ شد که گویی در دوران جاهلیت واقعا اسمی داشته و ما نمی دانیم اما وقتی گفتم می گویند حاج حسن تی ان تی گل از گلش شکفت
سردار سازندگی نیز لقبی برازنده است که من برایش برگزیدم
از تبعات دیگر این نشست می توان به صرف شام در کنار بزرگانی چون رئیس و معاونت شورا اشاره کرد که در نوع خود جالب بود و تکرار ناشدنی
از بحث جوجه کباب که بگذریم نگذاشتند یک لقمه درست از گلویمان پایین برود؛ بسکه مزقون آمدند و شوخی کردند
چندمین نشست خبری اصحاب رسانه با شهردار شفعتی بازتاب هایی نیز در رسانه های خارجی داشت که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد :
شبکه خبری العالم؛ راس ساعت 17 برنامه هایش را کلا قطع کرد و علی رغم عدم پوشش تصویری؛ خبرنگارش پشت در مستقیما اخبار جلسه را انتقال می داد !!
شبکه خبری پرس تی وی که دیگه هیچی یه لحظه هم جریان این نشست از زبون مجریش نمی افتاد !!
شبکه سی ان ان پخش مستقیم ورود سران کشوراهای عدم تعهد به ایران رو قطع و به برسی نتایج نشست خوانسار پرداخت ...
کلا جای همه خالی بود ...
دم شهردار هم گرم ...
به زودی نتایج مثبت این نشست در همین پایگاه منتشر خواهد شد ....
با درود فراوان به اهم اخبار در سال 1400 خورشیدی (حول حوش فروردین تا تیر) خواهیم پرداخت!!
مردم شریف خوانسار از ابتدایی ترین ساعات روز اول فروردین 1400 خورشیدی با حضور در سطح شهر شیوَن کنان و با چشمانی اشکبار البته از شوق و ذوق فراوان سال نو ایرانی را به یکدیگر تبریک گفتند!!
مراسم سیزده به در امسال همچون سنوات گذشته با شور و شوقی وصف ناشدنی در دامان طبیعت و با مداحی حاج سیامک انصاری و حاج مهران مدیری برگزار و در پایان از پیرغلامان صنعت گردشگری تقدیر شد !
بزرگداشت نهمین سال برگزاری جشن روز خوانسار به همت تعدادی از جوانان خوانساری در محل یاد بود آن روز (ورزشگاه پیروزی) با برگزاری نمایشگاه عکس آن روز تاریخی به کار خود پایان داد ...
مسابقات اسب سواری و کویر نوردی در بیابانهای جنوبی خوانسار موسوم به گلستانگوه برگزار شد به گزارش واحد مرکزی خبر در این مسابقات که به همت سازمان حفاظت از محیط زیست و عده ای از دوستداران طبیعت برگزار گردید بیش از صد نفر از کشورهای حوزه خلیج فارس و آفریقای جنوبی با یگدیگر به رقابت پرداختند که در پایان به برگزیدگان یک دست گرمکن و شلوار و یک سرویس استکان نعلبکی اهدا شد!!!
فیلم جشن روز خوانسار که در سال 91 برگزار شده بود سر از موزه لوور پاریس در آورد!! به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از یک منبع فرانسوی فیلم مذکور که گویا مفقود و هیچ وقت به دست بینندگانش نرسید در یک حراجی در شمال پاریس به مبلغ 400 میلون دلار معامله و به موزه لوور اهدا شد!
دست اندرکاران سریال جلال الدین محمد؛ یک بار دیگر برای همکاری با سریال فوق، فراخوان عمومی اعلام کردند! گفتنی است حدود ده سال پیش قرار بود این سریال آماده فیلم برداری باشد اما به جهت آب و هوای خوب؛ عوامل هنوز در حال استراحت در پای اشجار و انهار خوانسار هستند!!!
با درود فراوان ...
بدون مقدمه می ریم سراغ گزارشی مختصر از "جشن بزرگداشت روز خوانسار"
مراسم که قرار بود راس ساعت 17 شروع بشه با اندکی تاخیر آغاز شد و مجری برنامه آقای علی جباری با بیان قشنگش به مهمونا خیر مقدم گفت ...
شهردار شفعتی، اولین و تنها سخنران مراسم بود و علی رغم عدم تمایل حضار برای سخنرانی های اینچنینی؛ حرفهای شهردار از دل بر آمد و بر دل نشست ...
خلوص و بی ریایی خاصی تو حرفاش موج می زد و آخر حرفهاش احساسات بر او غلبه کرد و جمله : "من خونساری ام و خونسار رو دوست دارم" رو با بغض زیبایی ادا کرد ...
حقیر از مجری برنامه خواستم از شهردار بخواد تا با مردمش به زبون خودش حرف بزنه و اون هم اجابت کرد ...
هنرنمایی فرزندان این آب و خاک نشون داد از بقیه هیچی کم ندارند
از گروه سروش گرفته تا مرتضی غضنفری و مصطفی قربانی و حمید حقی و حمید بنی هاشمی و البته صدای فوق العاده حسین رفعتی عزیز ...
محمد زارع عزیز خواننده پاپ لحظاتی مردم رو با نوای موسیقیایی و صدای قشنگش کیفور کرد ...
از سیروس عزیز هم نمیشه به سادگی گذشت که عمده بار طنز برنامه رو به دوش کشید و به تعریف علی جباری مبنی بر " مرد هزار حنجره" صحه گذاشت ...(علی جباری به جای "مرد هزار حنجره" از " مرد هزار چهره " استفاده کرد!)
مسابقه پیامکی شهرداری هم باعث شد تعداد زیادی پیامک به گوشی خانوم کامران ارسال بشه و بنده خدا مجبور شد از اول برنامه تا آخر بشینه یه گوشه و پیامکهای صحیح رو لیست کنه ... جا داره از زحماتش حسابی تشکر کنیم چون اصلا به چشم نمی اومد ولی زحمت زیاد کشید ...
پرواز پاراگرایدر ( نمیدونم درست نوشتم یا نه!) بر فراز زمین چمن استودیوم پیروزی یکی از زیبا ترین لحظات رو در خاطر همه ثبت کرد ...(دوستان چتر باز؛ هرچی کاغذ داشتند بیرون استادیوم ریختند و فقط یه دسته از اونها توی چمن ریخته شد ...)
در پایان از زحمات بی دریغ شهردار شفعتی؛شورای اسلامی شهر فرماندار و کلا" تمامی مسئولین تقدیر و تشکر وافر می شود همچنین اجازه می خوام از دوستانی که ذیلا" اسم می آرم بایت هماهنگی ها ؛دکور و ... تشکر کنم
جناب آقایان : سید داود شاه ولایتی , همایون کوزگری ، شاهرخ بدیعی ؛ وحید منصوری؛ علی معصومی ؛رضا صانعی ؛آقای حسینی ؛ سعید، احسان و مهدی شوشتری ؛ سعید اسکندری ؛ وحید صادقی؛ برادران دادگستر ؛امیر عمونبی؛ مجموعه رایان تصویر؛ مجموعه ورزشی پیروزی ؛ مجموعه هلال احمر و تشکر ویژه از همه وبلاگ نویسای عزیز و خیلی های دیگه که باور کنید جا برای نوشتن اسم همه نبود ...
چنانچه عکسی از مراسم به دستم برسه در ادامه مطلب برایتان خواهم گذاشت ...
زنده باد خوانسار و سربلند باد ایران ...
پ.ن:
پیرو توجه کمش عزیز مبنی بر طراحی لوگو برای روز خوانسار اولین طرح آماده شد و گوشه سمت راست وبلاگم قرار گرفت در پست بعدی طرحهای متنوع تر همراه با کد اچ تی ام ال برای استفاده در وبلاگهای دوستان گنجانده خواهد شد...
دوستان وبلاگ نویس درود برشما
از اونجایی که بیستم اردیبهشت روز خوانسار نام گذاری شده و قسمتی از رسالت ما وب نویسان خوانساری هم اطلاع رسانی در مورد شهرمونه به پیشنهاد دوستان قالبی طراحی کردیم و از همه شما عزیزان می خوایم که این قالب رو تا بیستم روی وبلاگتون قرار بدین ... قبلا از همکاری شما عزیزان تشکر شده!!!!
لطفا قبلا" از قالب خود پشتیبان تهیه کنید
سپس فایل دانلود شده را در یکی از درایو های خود نصب کرده فایل تکست را اجرا و محتویات آن را در قسمت ویرایش قالب وبلاگتان پیست کنید
بیست وپنج سال پیش ازاین،
ساعت حدود3بعد ازظهر
ششم مردادماه
1366
شهری زیبا ،هوایی معتدل وروح افزا،درختان سبزوطبیعت رویایی شهرستان خوانسار.بابچه های محله : علی رضاومهدی وپرویز توی فلکه ی مسجدجامع مشغول دوچرخه سواری وبازی بودم . ابری سیاه برفراز خوانسار پدیدارگشت وهوابه یک باره سیاه شد.
بلافاصله بارانی تندشروع به باریدن کرد که من تا برسم خونه خیس خیس شدم .
مامانم داشت قرآن میخوند.
تلفن خونه زنگ زد، گوشی روبرداشتم -
- سلام محمد!
- سلام آقاجان
- باباجان خبه ؟
- بله آقاجان !
- همه خبنده؟
- بله
- مواظب خودون بدین.
- چشم آقاجان
- خداحافظ...
بله آخرین تماس تلفنی پدر عزیزم که ازمغازه با منزل بود وبامن صحبت کرد.
دیگر پس ازآن، صدای گرم پدر را نشنیدم .
پس از آن دیگر دستهای مهربانش را بر سرم حس نکردم .
دیگر قامت رعنای او تکیه گاهم نبود.
آری سیل ویرانگر خوانسار تمام بود و نبود زندگی یعنی پدر عزیزم را با خود برد .
نمی دانم برد تا به یک بچه 11ساله چه چیز راثابت کند؟
آیا میخواست از آن اول بگوید فقط به خدای مهربان توکل کن ؟
آیا میخواست طعم شیرین یتیمی را بچشاند؟
آیامیخواست بگوید قدرمادرمهربانت رابیشتر بدان ؟
آیا میخواست امتحانمان کند؟
آیا میخواست شریک زمین بالاده پدرم را امتحان کندکه بعد از25سال هنوز 1ریال بابت سهم ما پرداخت نکرده ؟
آیامیخواست بداندمسئولین بعد از سیل چه کار میکنند؟
(سالی سه الی چهاربار به خوانسار می روم وهربار که ازروبروی گز عصاری گذر میکنم پاساژلاله رامیبینم وبه خود افتخار میکنم ازاینهمه کوشش وفعالیت وخدمت مسئولین!)
آیا ؟
آیا؟
وهزاران سوال دیگر ،که به مرور زمان پاسخ بعضی را گرفته ام ولی بیشتر آنها هنوز بی پاسخ مانده اند!
اینها حرفهای دل؛ دوست و برادر عزیزم محمد جدیدی است که بعد از سالهای سال از زمان سیل ویرانگر؛ همچون دملی چرکین سر باز نموده و جواب می خواهد
هرچند که جواب سوالهایش را خدا بهتر از هرکسی می داند
اما آیا کس دیگری حرفی برای گفتن دارد ؟
آیا بعد از این همه سال سکوت ؛ قفل زنگ زده بر کلون این خانه ویران را کسی خواهد شکست ؟
منتظر می مانم تا جوابی بگیرم و او نیز جوابش را ...
محمد عزیز؛ برادر گرامی سالگرد پرواز پدرت را از صمیم قلب تسلیت گفته برایت آرزوی سلامتی و سربلندی دارم
روحش شاد ...یادش گرامی
پیشنهاد می کنم این فیلم رو ببینید ، این فیلم دیروز ( چهارشنبه) وارد گیشه نمایش خانگی شد ، برای تهیه اون می تونید به ویدئو کلوپهای سطح شهر مراجعه کنید
این فیلم حقشناسی کوچکی است از صادق هدایت، نویسنده بزرگی که همیشه دچار اجحاف بوده است. در این فیلم گوشهای از توانایی این نویسنده منعکس شده و فرصتی فراهم شده تاعلاقمندان به این نوع فیلمها به تماشای این آثار بنشینند شرایطی مهیا شده تا افراد بیشتری این فیلم را ببینند. در "قصههای یک زندگی" که در سه اپیزود به زندگی و آثار صادق هدایت میپردازد بازیگرانی چون بهروز شعیبی در نقش صادق هدایت و ارژنگ امیرفضلی، فرهاد بشارتی به ایفای نقش میپردازند.