ادامه شوخی با بلاگرها !
از حق نگذریم شهرمن خوانسار با همه دلتنگیاش از ماندگاران و پایداران آبادیمان بوده و هست، چند روز قبل تولدی گرفته و دور از چشم اهالی، کیکی سه طبقه هم سفارش داده بود جایتان خالی! بنده حیفم آمد ناخونکی بزنم از بس زیبا بود! (کیک را میگویم)
خبرنامه را نمیشود از قلم انداخت؛ نمیدانم این صدیقیان کارو زندگی ندارد! خواب و خوراک ندارد! دوره افتاده بین ادارات دولتی و نیمه دولتی! نمیگذارد کارشان را بکنند!
کافی است آبدارچی فلان اداره چای جوشیده ببرد سر میز معاونت بلافاصله خبرش را در خبرنامه منتشر میکند! همتی دارد وصف ناشدنی!
مسعود خان مدتی درگیر سور و سات عروسیش بود و ما نیز از تک جملههای پر از کنایهاش بیبهره!
اما دوباره سروکلهاش پیدا شده و سر پیری معرکه درس خواندن گرفته! آنوقت که با بچههای کلاس بجای درس خواندن پلههای خانه شارضا را بالا پایین میکردیم باید کلهٔ کچلت بکار میافتاد نه الان عزیز دلم!
اما ادیت من خوانساری ما، با آنکه گرفتار هزار جور پروژه رنگارنگ است اما گاهی دستی هم برقلم دارد و اگر مناسبتی باشد میآید و تبریکات و تسلیتهای خویش را ابراز میکند، از چند پست خبری او که فاکتور بگیریم وبگاهش جان میدهد برای تقویم روی دیوار، این هم موهبتی است آدم یادش نمیرود زمان و مکانش را...!
دایی جان را نمیشود بیخیال شد! از وقتی فوت و فن دوربینش را یاد گرفته دم به ساعت عازم این دره و آن کوه است عکسهایی میگیرد که عکسدانی آدم مور مور میشود! این اواخر وبلاگش را تبدیل کرده به عکاسخانه و کلا تصویری حال میکند! خودش میگوید فضای وب را که سنگین کنی آمارت در مرور گرانی همچون گوگل بالا میرود..!
کمش خان، عزیزدردانه این آبادی شده و یک جورایی حق کدخدایی به گردنمان دارد! چندی پیش حسابی خسروخان را مورد لطف قرار داده بود که هرکس میدید باورش میشد اینها یا یک روحند در دو کالبد یا بدجوری با هم بده بستون دارند! بخش نظرات وبلاگش را دیدهاید؟! کم از چت روم ندارد
از کامنتهای تهدید آمیز گرفته تا بیانیه و جوابیه؛ همه رقم را ساپورت میکند!
دختر خاله امان مدتی ترک ابادی کرده و گویا شهر نشینی را ترجیح داده بود اما آب و هوای شهر به او نساخت و خیلی زود دوباره برگشت، برگشت تا خوانسار هم نسلانش را سرو سامانی بدهد!
اما تازگیها وبگاهش را که باز میکنی آنقدر شکلکهای عجیب و غریب میبینی که یاد عروسیهای مختلط میافتی بعد ترس برت میدارد که نکند میان این همه شلوغی گم بشوی اما پایینتر که میآیی با خواندن تمثیلهای کوتاه قدری آرام میگیری فقط ماندهام چرا دختر خاله بعداز بازگشت از شهر انقدر کم حوصله شده و حرفهایش را رمزی میزند! قدیم میگفت: پایدار و ماندگار باشید اما حالا فقط مینویسید پ و م!
خرس سبزی داریم که بجز تفاوت رنگی با دیگر خرسان؛ افکارش هم قدری فرق میکند
جای تشکر دارد که بجای خواب در این زمستان یخ بندان رو به تحلیل و بررسی مسائل شهری آورده و گاهی زیاده رویش باعث میشود پستی را حذف کند و بعد مجبور شود پوزش بخواهد بابت حذفش!
جناب خان را همه تا حدی میشناسندش، با اینکه منتقد خوبی است برای مسائل شهری
اما او نیز همچون دایی جان دوربینش را همه جا با خود میبرد و وبلاگش نیز از وجود چنین امکانی بیبهره نیست؛ خوب است که عکسهای زیبا فضای آبادیمان را مزین کند اما مشکلاتش را حل نمیکند! جوان خوش فکری است و اول راهی دراز اما اینکه آهسته و پیوسته میرود دوست داشتنی ترش میکند
از بس که یاد باران را گشودیم و نگاهمان در برخورد با تابلوی ایست! کمانه کرد همین شد
نمیدانم این گوشه عزلت که خسروخانمان را خانه نشین کرده بود نمیخواهد دست از سر همسر مکرمه اشان بردارد؛ هر چند ایشان از دیار بارانند اما اهل ابادی ما هستند و اهل آبادی اگر از حال همولایتیهاشان بیخبر باشند ناجور است!
چهار سال و خردهای پیش آنوقت که ما انقدری بودیم (.) در فضای مجازی، خوانسار مجازی شکل گرفت و میثم وارد عرصه! گژدارومریض آبادی را رها نکرده و گهگاه با نیشخندهایش دلمان را خوش میکند و گاهی معرف شده از حیث معرفی تارنگارهای جالب سایهاش سنگین است و کم به ما سر میزند اما دوست داشتنی است با همه بدقولیهایش!
آبادی ما اداره میراث فرهنگی و ثبت اسناد هم دارد! خوسار هاما؛ به منزله دایره المعارف است برای انان که نشناختند و میخواهند بهتر بشناسند! محرم میشود: حرف برای گفتن دارد؛ پاییز میشود: توپ بیاناتش پر است؛ زمستان که میرسد گرمتر از قبل مینگارد و بهار فصل جوانه زدن ادبیات خالصانهاش میشود!
تمام تلاشم را کردم تا کسی از قلم نیافتد اما به گمانم افتاد ! باشد تا در فواصل بعدی جبران کنم !
آرزوی سربلندی برای همه دوستان مجازی دارم و امیدوارم این نوشتار بهانه ای شود برای تلاش بیشتر ..!
پ.ن : به اطلاع دوستان مجازی برسانم از موهبات نوشتار ما همین امروز با خبر شدیم نمکدون دوباره کارش را از سر گرفت و قرار است بترکاند برایش آرزوی سلامتی داریم و ماندگاری !
جالب بود
پ و م