خُزعبلات
دنیای مجازی این روزها یه قسمت جدا نشدنی از زندگی ما آدماست اما گاهی هم ممکنه جدا بشه چار روز درگیر طلاق و طلاق کشی بعدشم ریش سفیدایی مثل کمش می آن واسطه می شن و آدم با محبوبش دوباره آشتی می کنه و برمی گرده سر خونه زندگیش!
اینم بگم ندادن مهریه دلیل خوبی برای بازگشت نیست چون از بد حادثه این عروس هزارداماد اونقدر طلبه داره که کَکِشم نمی گزه مهریه اشو ندی !
کرم از خود درخته که آدم نمی تونه ازش دل بکنه
اصلا انگار هرچی این معشوقه ی ما لاشی تر باشه خواستنی تره!
بگذریم؛ همیشه گفتم برای من اینجا بودن و دوستای خوبی مثل شماها داشتن دلیل بزرگیه برای موندن اما اصلی ترین دلیل نبوده و قاعدتا" هم نخواهد بود چون دلیل اصلیش دیده شدنه
معروف بودن
تو مرکز توجه بودن
ذوق کردن واسه اینکه یکی پستاتو می خونه و تو رو جزو آدم حساب می کنه
آخرش هم برمی گرده به همون خودخواهی که قبلا هم حرفشو زدم؛ خودخواهی که خودش لازمه ی زنده بودنه
دلیل اینکه چرا منم مثل بقیه، هفته ای سه چهارتا پست نمی زنم نه مشکلات کاریه و نه انتظار برای دیدن پرنسسی که تو راه دارم
دلیلش نبودن حوصله است
نبودن انگیزه است
به کسی برنخوره وگرنه آب بستن به یه مطلب در پیت و نوشتنش کار ده دقیقه هم نیست
جدا" من یک دهم انگیزه و حوصله ی کمش و کامران و ممد و دل افگار و شهرام و حامد و بقیه بچه ها رو داشتم الان واسه خودم کسی بودم ؛ خوشبینانه ترین حالتش این بود که هفته ای سه تا جلسه شهرداری دعوت بودم و سه تا و نصفی فرمانداری
اما چه کنم که دل و دماغ یه نصفه جلسه تو ارشاد رو هم ندارم
از وقتی خدا دل و دماغ نوشتن رو ازم گرفت دل و دماغ فکر کردن رو بهم داد!
دل و دماغ بلند پروازی رو هم همینطور
یه سری دل و دماغ دیگه هم داد که هنوز آکبنده نمی دونم مال کجاست بزارم سرجاش
تو همین فکر کردنام فهمیدم هرچی حرف زدیم دیگه بسه یه جاهایی هم باید عمل کنیم
زدم تو کار عمل اما تازه اول راهم مونده تا عملم بره بالا
حرفام خیلی زیاده می دونم خیلی هاتون حوصله ی مینی مال رو هم ندارید چه برسه به روده درازیای من؛ واسه همین عینهو تو فیلما همینجا تمومش می کنم تا خود مخاطب بره تحقیق کنه تلاش کنه ببینه من چی می خواستم بگم اصلا"
پ.ن: روز اول سال 92 وقتی اسم سال رو می ذاشتم "لبخند ایرانی " باورم نمی شد انقدر دلیل برای شاد بودن باشه
لبخند فراموش نشه ... مانا باشید
شما همین الانم کسی هستی واسه خودت ، مگه هر کی میره اینور اونور جلسه واسه خودش کسیه ؟!
من یه لحظه رفاقت با شمارو با یه دنیا از اون کسا عوض نمیکنم ، این از من .
انگیزه من و کمش و .... فکر نکنم نمایش خود و ذوق کردن واسه اینکه کسی پستامونو میخونه و آدم حسابمون بکنه نیست ، دلیلش اینه که میخایم بگیم هستیم ، وجود داریم ، شهر و همشهریمون برامون مهمه ، دوستشون داریم ، به شهرمون و وطنمون افتخار میکنیم و .....
وگرنه اگه میخاستیم بریم جزو اون دسته از آدمایی که دیدن دیگران برامون مهم بود برنمیگشتیم خونسار و از خیلی از مزایامون برا این برگشتن نمیزدیم داداش