چـــــــل چـــــو

رســــانۀ خوش خُلقـــــان

خوشبختی مجازی

يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۸۸، ۰۷:۲۰ ب.ظ

در زمانهای نه چندان دور ؛ هنگامی که خاطر ملوکانه قدری  مشوش می گردید از حیث بی خبری از اقوام و وابستگان مجبور می گشتیم تا مسافت اندرونی خویش را تا درب منزل ایشان طی نموده و کسب احوال نماییم ، یا به همین بهانه نیمه شبی با اهل و عیال خود را مهمان کنیم و تا پاسی از شب در کنار ارحام خود زمان را سپری کنیم .

تا اینکه …

به همت  یکی از برادران  فرنگی  که اگر اشتباه نکرده باشم { الکساندر گراهام بل }، دستگاه غریبی در منزلمان راه یافت که با آن تنها با گرفتن نمره آشنایان توانستیم از احوالشان جویا شده، خاطر ملوکانه امان از تکدر به روشنایی صعود اجلاس نمود .

این اختراع بشر را قدری به کاهلی  واداشت و هرچند از سیمای زیبای رفقا محروم بودیم اما صدای گرمشان ، زینت بخش گوشه دل غمگینمان از دوری ایشان بود .

سالیانی چند به همین منوال سپری داشتیم و گاه گاهی نیز مجلسی برافراشته و از سیمای ارحام برخوردار .

تا اینکه …

عقل بشر به همین جا اکتفا ننمود و دست به اقدامی خارق العاده زد که کم مانده بود چشمانمان از تعجب گشاد و دهانمان از حیرت باز بماند

اینجا بود که چهره تلفنهایمان تغییر یافت وبساط  دنگ و فنگ سیم و سیم کشی برچیده .

بماند که اوضاع ارتباطی قدری بهتر نمود اما داستان به همین جا ختم نشد

مدتی بعد امکاناتی مهیا شد تا بدون ارتباط گفتاری و دیداری تنها با نوشتن چند جمله کوتاه از حال یکدیگر با خبر شویم . تا جایی که امکانات مذکور نه تنها باعث شد تا سیمای رفقا را از یاد برده   و صدایشان را فراموش نماییم ، بلکه به ملعبه ای تبدیل شد که کار و زندگی عده ای را گرفت و وقت بیشتر بشریت به پیام بازی تلف گردید .

این پایان کار نبود چرا که عقل جن هم به مغز این ادم دوپا قد نمی دهد چه برسد به بنده !!!؟؟؟

مدلهای مختلف تلفن همراه از راه رسید و بلوتوث شمع محفل بشریت شد !

دیگر درمعدود مجالس نه جای احوال پرسی بود و نه فرصتی برای دیدار چرا که وقت به بطالت می گذشت و ما از داشتن کلیپ های جدید محروم ،

و کار به جایی رسید که مملکتمان جزو بزرگترین سقارش دهندهگان گوشی همراه شد به چه قیمتی ؟

به قیمت فراموشی یاران و دوستان قدیم و فصل ارحام و بستگان

و این شد خوشبختی مجازی ما قوم بی خرد ایرانی …

 

 

  • مهدی حاجی زکی

نظرات  (۹)

  • کنگاور شهر تمدن و تدین


  • با سلام و احترام

    از اینکه یکی از بینندگان وبلاگ شما هستم بسیار خوشحالم و امیدوارم همیشه موفق و پیروز باشید.

    این گل تقدیم به شما و تمام بینندگان وبلاگ شما

    شاد شاد شاد باشید

    به ما هم سر بزنید ، منتظرم ... ... ... ... ... Kangavar.tk

    *****************************************
    چرا یادمون میره تنها خدا حقیقت مطلقه و بس؟

    *****************************************

    حالا مونده تا توو پیچ و خم تکنولوژی گم شیم...!هنوزم جای شکرش باقیه همین بلوتوث میتونه باعث آشنایی و ارتباط با افراد جدید یا همون خویشان باشه!
    وای به روزی که چیزی فراتر از بلوتوث ملعبه ی دست انسانهای بی جنبه بشه!اون موقع برای ارسال یا دریافت کلیپ حتی لازم نیست در نزدیکی دوستان و آشنایان باشی و از کیلومترها فاصله هم میتوان این کارو کرد!اون وقته که کاملا از دیدن چهره دوستان محروم خواهیم شد مگر در دنیای مجازی...!
    سلام:
    خیلی جالب بود راستی چرا ما از تمام امکانات جدید به جای استفاده بهینه سو’استفاده می کنیم
    مدینه گفتی و کردی کبابم
    سلام
    مهدی جان بحثی رو که مطرح کردی حرف دل همه بود.
    ولی نباید اینو فراموش کنیم که موبایل و ... فقط یک ابزار هستند.
    و این ما هستیم که باید طریقه استفاده از اونا رو درست بلد باشیم.
    در ضمن تا سر و صدا راه نیفتاده در مورد جمله (قوم بی خرد ایرانی) تجدید نظر کن.
    موفق باشی دوست من.
    چرا فکر می‌کنیم زندگی بر اساس معیارها و امکانات قدیم جذاب‌تر است؟
    مثلا می‌دانید وقتی عزیزی به سفر می‌رفت چه بر سر بازماندگان می‌آمد تا احوالش را جویا شوند؟
    ...
    نه من همین زندگی فعلی را با همین امکانات(کمی هم بیشتر) دوست دارم. حتی از دوستی هم گذشته: لازم دارم.
  • بهار (همشهری)
  • سلام
    مدتهاست به وبلاگتون سرک میکشم
    و از مطالب زیبا و بیان شیوای شما لذت میبرم
    شما رو در وبلاگ خودم لینک کردم
    به من سر بزنید
    salam,nistid,chera?
    پاسخ:
    برمی گردم ...
    مثل قهوه دلچسب خواندنی اما تلخ و تامل بر انگیز!
    راستی ما آدما واقعا جنبه نگاه کردن تو آینه ها رو داریم؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی