رسالة الشکایات فی الاوضاع جدیدة ...!
سلام ما مثل همیشه بی طمع نیست!
همیشه وقتی یادت می کنیم که کارمان گیر باشد یا فیلمان یاد زادگاهش کرده باشد
اگر از احوالات اینجانب خواسته باشی ملالی نیست جز دوری حضرت همایونی که آن هم به لطف بعضی حضرات زورا" و جبرا" میسر می شود!
"توفیق اجباری تنها پل ارتباطی ما با حضرت والاست"
همیشه یاد شما توام با افسوس بوده اما گاهی هم می شود دلمان را پر می دهیم بر آسمان خالی از کینه و خالی از زرق و برق های امروزی تا آبی باشد بر آتش درونمان...!
اما انگار مدتی است می خواهند مجبورمان کنند تا دالان تاریخ را بشکافیم و رحمت بفرستیم به روح زنده و مرده ات ... نه خرما میدهند و نه حلوا! حتی از یک جعبه نان خوانساری هم دریغ می کنند تا فی الواقع مجانی و مفتی مغفرت برایت بخرند و چنانچه آن وقتها زبانم لال خرده خلافی هم کرده ای؛ به سبب همین رحمت؛ انتقالی ات را از جهنم بگیرند ...
زیاده عرضی نیست حضرت اشرف؛ غرض عرض ارادتی بود بر آستان آن یگانه تاریخ که آن هم با کتابت چند سطری میسر گردید ...
بیست و هفتم ذی القعده یکهزار و چهارصد و سی و دو هجری - خوانسار دایال آپ !!!