چـــــــل چـــــو

رســــانۀ خوش خُلقـــــان

موضوع انشا: ازدواج

دوشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۰، ۱۱:۵۰ ق.ظ

ازدواج باعث می شود آدم ؛ آدم بشود و بچه دار بشود و بچه هایش را هم زن بدهد و آنها هم بچه هایشان را زن بدهند و آدم؛ بابا بزرگ بشود و وقتی که سر سفره می نشینند تا آبگوشت بخورند اول گوشت  لُخم را می دهند تا او بخورد و جان بگیرد ...

ازدواج خیلی فایده های دیگری هم دارد، مسعود پسر اقدس خانوم  قبل از اینکه ازدواج کند همش دنبال یللی تللی بود و حتی شبها تا دیر وقت توی کوچه  ول می گشت

اما وقتی  دختر خاله اش را گرفت همیشه توی خانه می ماند و بیشتر وقتها خواب است حتی سر سفره هم چشمهایش بسته است ...!

ازدواج باعث می شود آدم مرد هم بشود و ریش و سبیل در بیاورد ...

پدرم می گوید آدم باید پول و ماشین  داشته باشد تا بتواند زن بگیرد ؛ اما مادرم می گوید پول خوشبختی نمی آورد

اگر  مادرم راست بگوید ما خیلی خوشبختیم چون نه پول داریم و نه ماشین ...

و اگر پدرم راست بگوید من   باید تا الان سه تا زن گرفته باشم  ...

یک روز در  تلوزیون  می گفتند برای ازدواج تفاهم خیلی مهم است

من با اکثر دخترهای فامیل تفاهم دارم و می خواهم همه  آنها را بگیرم ..! ولی نرگس دختر شهین خانوم همیشه مرا مسخره می کند و میگوید  تو بچه هستی  و نباید با مابازی کنی !!!

بچه ها می گویند نرگس همین روزها شوهر میکند، چون همیشه کفشهای مادرش را می پوشد و رُژ  لب مادرش را می زند و موهایش را هم دمب اسبی میکند ... ولی من می کویم نرگس با هیچ کس تفاهم ندارد و اگر هم ازدواج کند مثل سوسن دایی مرتضی اینا بر می گردد خانه پدرش و مهریه اش را هم  می گذارد اجرا تا شوهرش برود زندان و آب خنک بخورد ...

         

مادرم میگوید آدم باید یک زن بگیرد چون خرج زندگی خیلی زیاد می شود

دیروز کبری خانوم به مادرم میگفت لوازم آرایش این روزها خیلی گران شده است

او و شوهرش ماهی یک بار می روند بندر و جنس می آورند

کبری خانوم چهار تا شوهر دارد که سه تای آنها مُرده اند ...و فقط این آخری زنده مانده ...

من دوست دارم در آینده ازدواج کنم تا بتوانم خرج زندگی و ریش و سبیل  در بیاورم  ....

 

این بود انشای من ...


  • مهدی حاجی زکی

نظرات  (۲۹)

  • محمد جدیدی
  • احسنت
    نمره ی شما 20
    پاسخ:
    ای به قربان کَرَمت اخویِ ملوس ...!
    آدم همینطوری الکی پیر نمیشود که کمرش خم بشود.من تا به حال همه آنهایی که پیر شده اند و زن نگرفته اند(شوهر نکرده اند) را دیده ام که کمرشان خم نشده است ولی آنهایی که شوهر کرده اند و زن گرفته اند وقتی پیر می شوند لوله راه می روند.مادرم می گویند از بس که بار زندگی روی دوششان است خم شده اند.من نمیدانم چرا بار را روی دوششان میگذارند و چرا بار را در زنبیل نمیگذارند...
    خنده بازار-زنگ انشا
    خودت دیگه افکتهاشو تصور کن.
    پاسخ:
    منظورت از افکتهاش همون پس گردنیه دیگه ؟
    سلام
    خیلی قشنگ نوشتی کلی خندیدم دمت گرم!خصوصا اونجا که شوهره میره زندان تا آب خنک بخوره!
    پاسخ:
    می نوشتم اعدامش می کنند و خلاص ....
    سلام
    خوب بود (یه چیزی در حد عالی).
    اگه در مورد مهریه و شیر بلال(شیر بها) بیشتر می نوشتی بهتر بود.
    موفق باشی.
    پاسخ:
    کل طایفه اشون ده ملیون نمی ارزن جون تو ...
    سلام زیبا بود .انشا خوبی بود ..
    پاسخ:
    چشات زیبا دیده وگرنه همچین زیبا هم نبود ...
    سلام خیلی زیبا و عالی مرقوم فرمودید . (جدا میگویم حیف است که استعداد شما محدود بماند . پیشنهاد میکنم با مجلات و روزنامه ها در ارتباط باشید قطعا زرگری که قدر گوهری همچون شما را بداند .وجود دارد
    پاسخ:
    اگه سرکاریه بگو از توهُم بیام بیرون ....
  • لاله اشک
  • خیلی خیلی زیبا بود. از اون قطعه های کوتاه که هر کدام کتابی در بر دارند.
    پسر اقدس خانوم حالا دیگه سر سفره هم چرت میزنه. این دیگه آخر معناست!
    تفاهم با دخترهای فامیل هم خیلی قشنگ بود.
    داستان نرگس هم بسیار قابل تامل.
    این فعل "دارد" در "کبری خانو چهار تا شوهر دارد که سه تای آنها مرده اند....." خیلی برام قشنگ بود.
    ایشالله!
    نمره انشا 20
    پاسخ:
    جان من ؛ به بچه های یونیورسیتی هم انقد بذل و بخشش میکنی ؟
    خیلی جالب و عالی بود

    مخصوصا اون قسمت که پسر اقدس خانم حتى سر سفره هم چشمهایش بسته است...

    وقسمت نرگس
    پاسخ:
    حوصله دادگاه و پاسگاه ندارم سر پیری ...
    هرچی زودتر ازدواج کنی بهتره.چون با این خرج و مخارج که روز به روز داره میره بالا (شب می خوابی صبح بلند میشی دلار 600 گرون شده)اونوقت هم طلا هم خونه هم ماشین هم خرید وسائل خونه و... گرون میشه.در نتیجه باید بیشتر بار به دوش بکشی .در نتیجه زود تر پیر میشیدر نتیجه باید گوشت بیشتری بدهند بخوری تازه گوشت هم گرون میشه.در نتیجه نمیشه گوشت خوب بخوری در نتیجه گوشت آلوده می خوری در نتیجه مریض میشی در نتیجه باید بری بیمارستان و چون بیمارستان و دوا و دکتر هم گرون شده نمیبرنت بیمارستان میمونی تو خونه و ...... .

    خرما هم گرون بشه فکر کنم.
    (این یک مثال بود )
    مهدی جون خیلی قشنگ می نویسی ! توی این دوره روکود ذهنی که بین وبلاگ نویسامون پیش امده نوشته های تو همه را به وجد اورده!قلم توانایی داری آفرین.آفرین.
    پاسخ:
    خوساری جون شما لطف داری به من فدات شم ...
    قشنگ بود. لذت بردم.
    فقط به این نکته مهم اشاره نکردی که مهمترین عامل طلاق ازدواجه.


    راستی تو که پول و ماشین نداری و طبق گفته مادرت خوشبختی چه طور بر اساس نظر پدرت که گفته باید پول و ماشین داشته باشی تا زن بگیری, میتونی 3 تا زن بگیری؟ نکنه واقعا ازداج کردی و مغزت تکون خورده و قاطی کردی؟
    پاسخ:
    این نکته انحرافی داستان بود ببینم کی واقعا متنهای منو می خونه و در موردش فکر می کنه ...
    آقا دستت رو از رو دل ما ورمیداری بی زحمت ؟
    پاسخ:
    اتوبانه تهران قزوینه ...
    تو جواب کامنتی که دادی هم غم همیشگی بود
    :دی
    پاسخ:
    یکی منو از دست این دت هاله ی روانشناس نا بلد نجات بده ....
    عالی بود مخصوصا" نتیجه گیری آخرش
    پاسخ:
    مرسی شما لطف داری
    از متون گهربارت بوهای بدبد می آید؟ نکند شلوارت دارد دوتا می شود داری مقدمه می چینی ملت شوکه نشود؟ ای روزگار...
    پاسخ:
    نزار دهن من باز بشه که اگه باز بشه عمرا" دیگه خونه رات نمی دن ...!!
    برو بابا این همه میگی انشات خوبه اینه؟
    عمران بهت 2 هم نمیدم چه برسه به بیست
    عالی بود داداش مهدی
    پاسخ:
    بالاخره عالی بود یا مفت نمی ارزید ؟
  • لاله اشک
  • ای بابا چوب کاری نفرمائید.
    من همه جا حقیقت رو می گم.
    پاسخ:
    منم حقیقت رو گفتم خاله جان ...
  • حمید حقی
  • اگه کریتف کلمب زن داشت...

    بقیه اش رو تو وبم بخون
    آفتاب باش

    تا اگر خواستی بر کسی نتابی


    نتوانی


    آپم
    به هر حال فدایی داری من این حرفا حالیمون نیست
  • محمد جدیدی
  • سلام داش میدی
    خبه براجون جونیه ؟
    داژان اگه این انشاد راراسکی به و معلمدون آقا یاخانم ایکس به ،فکرژبکر هرکسی چیچیژ ادوات وچه نمره ایژ تود دا!
    مثلن اگه معلمدون آقای عظیمی به ،به گمونم یه لبخندیژبیدخوست واون شعر همیشگیژژ ورخوند:
    عشقهایی کز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود!
    یا مثلن اگه معلمدون آقا بهشتی به :
    اتومه بالاسرد وبااون دستاژ، عضلات کتف توژ ادگفت و فشارژ دا و با لقه بیژخوست برکیند و توژ ارسنا دفتر،اقاتوحیدی جی دو سه پسا بلند اژوات یا ابوالفضل...
    -اگه معلمدون خانم معلمای امروزی به ،اول یه گلیژ ادکشا ژ یر انشاد بعدژ واژنوشت
    با این مشقی که نوشتی تو لایق بهشتی !
    -حالاخود مین افکار خود فکر کر افرادی تر چیچیژن ادوات !
    پاسخ:
    انشا به این خبی غلطژون کرت نمره هاندنده ...
    واقعا عالی نوشتید .خیلی عالی
    پاسخ:
    لطف داری داداش
    ناراحت نشیا ولی چقدر برام آشنا بود ....خودت نوشتی
    پاسخ:
    همشو خودم نوشتم
    من نمرتونو بیست میدم ، ولی اگه با دبیر زبان فارسی ما بود که به شما نمره بده همین طور که به ما دخترای دبیرستانی(که دیگه انشا نوشتن ازمون گذشته و با وجود حسابانو و جبر از انشا بیزاریم و زنگ زبان فارسی مثل زنگ تفریحه) گیر میده و میگه میتونستی کامل تر بنویسی!اینو نگفتی!اونو نگفتی!...
    آخرشم یه هفده یا هجده اگه خیلی از چیزا رو گفته باشی بهت میده...
    پاسخ:
    مرسی
    سلام یعنی خدایش جمله بندیم خیلی ستمه هاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
    میگم داداش فهمیدم چی گفتی به آقای جدیدی بگم؟
    گفتی به این شدتی که تو نوشتی نیست برادر جان
    انشا به این خوبی غلط کردن نمره بد دادن
    درست ترجمه کردم
    نه میخوام بدونی نصفه شبم من مخم کار میکنه فکر کردی لرم حالیم نشه
    راستی داداش مهدی دیر پیر شدم
    اوندفه نخوندم ولی ایندفه خوندم

    ماجرای کریستف کلمب بی ارتباط با پست تو نبود ها
    پاسخ:
    یه ربطهایی داشت ....
    پرووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو
    آپم میخوای نیا چطوره؟
    پاسخ:
    نه میام ...خیالت تخت ...
    برادر جان چه انشایی زیبایینوشتید اجازه هست هفته آینده سر زنگ انشا کلاس اول دبستان ببرم بخونم؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی