چـــــــل چـــــو

رســــانۀ خوش خُلقـــــان

نقطه چین

چهارشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۰، ۰۸:۵۱ ق.ظ
این روزها آنقدر برگ درخت ! خورده ام که چاق شده ام 

میخواهم به دور  خودم و ذهنم پیله ای از جنس ابریشم ببافم 

دعا کنید تجار ابریشم! در آب جوشم نیندازند !

شاید روزی پروانه ای زیبا شدم 

آنروز برخواهم گشت ...!

  • مهدی حاجی زکی

نظرات  (۷)

فرقی نداره وقتی ندونی و نبینی
غصت میگیره وقتی میدونی و می بینی


تو پیله تنهایی تون حتما به دوراهی واقعیت و حقیقت میرسید و نزاع همیشگی عقل و احساس!
و اینها هرگز فرجامی ندارند، چون ابدی هستند و ازلی...
خیلی سخته نیلوفر مرداب شدن!ولی گاهی بعضیا عاشق کارای سختن!
مهدی جان فکر اول فکر کردم این روز ها که بازار دلمه گرم است دلمه زیاد خوردی ولی گویا زیاد به مزاجت سازگار نبوده.برادر من تو اگر پروانه ای یاد بگیر در پیله پرواز کنی.این روز ها ماندن هنر عجیبی است
پاسخ:
یکی بیاد اینارو شیرفهم کنه
سلام
وبلاگ قشنگی داری.
میشه به وبلاگ من هم سر بزنی؟
آدرسشو واست گذاشتم.
اونجا پره از دختر پسرای توپ و باحال مثل خودت!
دوست دارم....

---------------
هووووووووووووووووووووع!
------------
هام علیکم!
امگوا با همون گلا فارغژ کران بمدی ندیسو گه یگ هوع به این کینگیری وازیا که بعضیا برنتارنده و اچنده یگ تشتی او یخ ری آدم بیریژنده نکران.

فارغ.
سلام
مهدی جان، ما به همین کرم بودنت راضی هستیم. بمون و با ما باش.
پروانه نخواستیم. کرم باشی بهتره.
پاسخ:
حالا یه چیزی گفتیم زیاد به دل نگیر اخوی
همیشه از رفتن هر کدوم از وبلاگ نویسان ناراحت میشدم.

به نظر من اگه تو سختی ها و مشکلات بمونیم و بنویسیم هنر کردیم نه اینکه موقعی که اوضاع خوبه بنویسیم و همین که دیدیم کمی شرایط سخت شد همه چیز رو کنار بگذاریم.

همیشه تصمیم وارد شدن به هر گروهی با خودفرد هست.اما وقتی وارد گروه شد دیگه یه نفر نیست یه تیکه از یه پازله که اگه نباشه اون پازل هم کامل نمیشه.

شما جزو اولین های وبلاگ نویسی هستید.و یه جورایی الگوی بقیه.امیدوارم تصمیمتون رو عوض کنید و این گروه رو تنها نگذارید
پاسخ:
حالا موندم ملت نمی گیرن حرف آدمو !! یا من شوتم ؟
خودم میام می کشمتونا
کاملا قشنگ و بیش.
پاسخ:
ممنانم حضرت اجل !

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی