جمعه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۴۴ ق.ظ
بعضی از این
وب نویسای لوس و نُنر برای خود شیرینی و پاچه خواری کار رو به جایی رسوندند که ظرف که می شورن هیچی خونه رو هم جارو می کنن ولشون کنی کُهنه ی بچه رو هم عوض می کنن
فقط محض اطلاع اومدم بگم همسر بنده انقد فهمیده و آنلاینه که نمی ذاره من دست به سیاه و سفید بزنم
باور بفرمایید در این هشت سال زتدگی مشترک حتی نذاشته کار به عربده کشی برسه
دیروز سالروز تولد همسرم بود؛ مثل همیشه صبر نکرد تا من یادم بیاید و خودش به یادم آورد :|
به این بهانه تولدش را تبریک گفته و برایش ارزوی سلامت و سعادت دارم
همین که توانسته هشت سال مرا تحمل کند باید به او نوبل داد
پ.ن: یه ذره آدم باشین گاهی وقتا از همسرتون تشکر کنید نمی میرید که :))
پاسخ:
سلام پاتختی جون
اندانی سرم شولوغو
آخه تو جی همون نرسایه هرچی عسکد دارت وردگفت آپلودت کرت زُمبستیه بیان هنگژ کرت :)))
برا جون بی مایه فطیرو ادگو عرق بکره
پاسخ:
به به درود بر این قلم توانا و شیوای شما
چقد بهتون می اد ریاست سازمان حمایت از بانوان رو بدن به شما
فکرشو بکنید تو اخبار نشونتون می دن بعد زیرنویس می کنند سرکار خانوم دلتنگ - فعال زنان
مرسی از لطفتون حالا از شوخی گذشته ما هم انقد دیگه بد نیستیم
کلی تو خونه کار می کنیم
همین دیشب خیال می کنید کی شام درست کرده؟
:))
پاسخ:
ممنون از لطفتون
مراتب تبریک حضرت عالی حضورشون اعلام شد :))
پاسخ:
آشنا داری یکی یه نوبل هم برا این ملت خود شیرین بگیر همینایی که این پایین افاضاتشون رو فرمودند :)))
پاسخ:
قربونت برم کامران جون
فدایی داری داداش گلم
یه دونه ای عزیز
پاسخ:
بابا ما سر کی کلاه گذاشتیم پولشو ندادیم این همه طرفدار داریم هان؟!
پاسخ:
جنابعالی هم طبق تحقیقات بنده جزو گروه دوم هستید در حالی که استعداد بودن در گروه اول رو هم دارید
در یک جمله تو روحت
پاسخ:
بینان تو چندی هادگیره اسرار خصوی مردم ناره جار بکشه؟!!
بواژ تا چَکژ وانویسان باران مین اون خراب گنیه دست از سرم ورگیره :))
پاسخ:
چشم
ما رفتیم آدم شیم
البته اگه آدم بودن به ظرف شُستنه
اونوقت احیانا" این پاچه خواری بود یا روشنفکری؟!! :))))
پاسخ:
تبریک می گم هالو جان
انگار تهدیدهای خانوم قریب جواب داده
داری کم کم درست میشی
سرکار خانوم قریب همین فرمون ادامه بدین همونی می شه که خودتون می خواید :))))
پاسخ:
خدا مرگم بده زبونم لال همینجوری اسلامو دستی دستی به خطر می ندازید دیگه
از ارزوهای قشنگت مشعوف شدیم خانوادگی
پاسخ:
رونوشت به خانوم آقا میری جهت استحضار و اخذ زهر چشم و همچنین تحمیل یک هفته شستن ظروف و تهیه ی غذا به این مردک چشم سفید :)))
پاسخ:
مرسی
خدا یه دونه بهترشو نصیبت کنه البته اگه پیدا بشه :)))
پاسخ:
ای آقا با این دیه های ملیونی کی جرات می کنه تعدی کنه
از دیه که بگذریم مهریه هم عین سگ پاچه ی آدمو می گیره :)))
پاسخ:
همین که خشانت من رو درک کردی کافیه
برو واس خودت
پاسخ:
قربونت برم اخوی ما یه بار یه چیزی رو امضا کردیم نزدیک بود بانک قوامین بندازتمون زندان آخر عمری
اینه که دیگه می ترسیم چیزی رو امضا کنیم
فقط واگذارشون می کنیم به خدا
پاسخ:
پس خیالد دورو داژان
من عصه اهل دورو واتنان؟
پاسخ:
چاکرتیم
بالاخره یه نفر پیدا شد منو درک کنه :))
پاسخ:
یه بار شد بیای عین آدم حرف بزنی؟
بعدشم تو انقد به من مشت و لگد زدی از حال رفتم یکم ملاحظه کن رحم کن هرکی ندونه خیال می کنه یکه بزن محلی
پاسخ:
مردک چرا سیاه نمایی می کنی
کدوم وقت پول دستی دادی که بهت ندادم هان؟!
پاسخ:
صدرصد
ممنونم از لطفتون
پاسخ:
حتما خبرت می کنم :)))
پاسخ:
اونم یه فایل عکسه که آدرسش رو تو قسمت ویرایش سی اس اس می تونی پیداش کنی
گمونم به اسم هــِدر باشه
پاسخ:
خودتو نگران نکن
تا آخر وقت عوضش می کنم که روحت شاد بشه
:)))
پاسخ:
ای خاک تو سرشون که هیچ ننگی بالاتر از این نیست
:)))))))))))))
پاسخ:
دنیای مجازی تو زندگی من تاثیری نداشته و نداره
من تو عمرم وقتی در اختیار خونواده هستم سراغ دنیای مجازی نرفتم و نمی رم :)
پاسخ:
چرا بهتون می زنی بابا
اون من نیستم که از عنوان من سو استفاده کرده :)))
نظر نذاشتی به جون خودم
پاسخ:
نیکردان برا
من با هرکیم بو با توم نی
خیلی کم وانویسه
زونه چیشی گنابه که عکساژ نشون ندا؟
به خاطر این که از تمام 3 گیگ ظرفیتم استفاده بکرتبه.
وقتی که 10 گیگم با 5 هزار تیمن ناقابل از بیان حجم هاگفت تموم عکسها بومه. پره چندی اینا بدجنسنده.
به قول خوساری ها و به صورت محترمانه چندی پدرسگنده.