گذران بحران زیر چتر سرمایه
شنیده شده عده ای برای فرار از بحران بی آبی و جیره بندی آب اقدام به خرید یا اجاره منزلی در محله دیگری از شهر نموده و با اعمال جیره بندی با اهل و عیال به آنجا کوچ نموده و شب هنگام و با آغاز سانس دوم به منزل خود برمی گردند تا در 24 ساعت از نعمت آب بهره مند باشند .
چندی پیش نیز با شروع طرح زوج و فرد پلاکهای خودرو در تهران شاهد بودیم که چگونه روزهای فرد با ماکسیمای نوک مدادی و روزهای زوج با زانتیای آلبالویی خیابانها را گس می کردند .
با شروع طرح سهمیه بندی سوخت همین افراد با اتکا به قدرت سرمایه ، همیشه و هنگام سوخت گیری در جایگاههای سوخت نمی دانستند از کدام کارت سوخت استفاده کنند .
چگونه است که کارگری با داشتن تنها یک موتور سیکلت مجبور به پرداخت سوبسید سوخت سرمایه داری است که در پارکینگ کاخ خود حداقل چند خودروی مدل بالا دارد .
چگونه است که بچه مایه دار بالا شهری با ماشین مدل بالای بابا جون ، بدون داشتن گواهینامه رانندگی در خیابان تردد می کند و پسرک گل فروش فقیر سرچهارراه را زیر می گیرد و به همان قدرت سرمایه ای که دارد حتی یک ساعت هم حبس نمی کشد و این در حالی است که موتور سیکلتی که برای یک کارگرساده اندازه دنیایی ارزش دارد ، هر از چند گاهی به لطف مامورین راهنمایی ، راهی پارکینگ می شود تا همین لقمه نانی را هم که از قبلش در می آید آجر شود ...
چگونه است که ابتدای پیکان تیز سرنوشت آن هم از نوع جیره بندی تنها مرکز دایره فقر ما را می کاود و سرمایه دار همیشه از گزند تند باد حوادث در امان ...
راستی سلام