NO Comment
سلام عرض میکنم خانومها؛آقایان ...
درود برشما
داشتم مطالب قبلی چل چو رو از روزی که افتتاح شده تا الان یه نگاه اجمالی می کردم؛ خاطراتی که توی این مدت داشتم رو مرور کردم و اگه خداقبول کنه و گناه نباشه یه حال معنوی هم با کهنه مطالب خویش کردم!
دیدم از روز ازل یعنی روزی که چل چو شد چل چو تا حالا نه سیاسی نوشتم نه سیاه نمایی کردم نه اصلا مال این حرفا بودم؛ تابلو بوده همه جا زور زدم یه عده از روزمرگی جدابشن یکم دور هم بخندیم و خلاص ...
تازگیها بعضی دوستان خیال می کنند چون بنده نظرات بعضی مخاطبان رو تایید می کنم پس با نظراتشون موافقم و در نتیجه بنده هم جزو رجُلین سیاسی به حساب می آم
بنده اگه چارتا پست اجتماعی با چاشنی انتقاد نوشتم دلیل بر این نمی شه که سیاست می دونم یا سیاست مدارم برعکس هیچ رقبتی هم برای پرداختن به این واژه نداشته و ندارم ...
ار امروزم تا جایی که بتونم طوری نمی نویسم که خدایی نکرده زبونم لال دوستان فکر کنند ما هم بدمون نمیاد
بقیه مطلب ربطی به بیانیه بالا نداره :
دوستی می گفت دو تا جمله رو از فرهنگ واژگان خونساری حذف کنند اوضاعمون گلستون میشه!!
1- "نَـــــدگِنو " (نمی شه)
2- " اِز کاژ بارت" ( از کجا آورد؟)
بیراه نگفته ...
برای حذف این دو جمله بی زحمت تلاش کنید ...
شما دوست داشتنی هستید برای اینکه اهل دغل بازی نیستی