چـــــــل چـــــو

رســــانۀ خوش خُلقـــــان

شوخی ِ کلیدی قسمت دوم

دوشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۲، ۱۱:۳۷ ق.ظ

درود برشما
قبل از هرچیز از اینکه نوشتن ادامه پست قبلم قدری طول کشید معذرت خواهی که نمی کنم هیچی باید بگم تحملتون رو ببرید بالا، تصمیم داشتم بیشتر طولش بدم اما امروز دیگه طاقتم تموم شد اومدم تمومش کنم :)
می فرمودیم:
تحلیل بنده بر اینه که آدمی که در مملکت دموکراسی زندگی میکنه اگه نتونه با منتخبش شوخی کنه برای لای جرز دیوار خوبه؛نهایتش ناراحت می شه چوب تو آستین آدم می کنه که تازه اونم قانونی نیست
مملکت صحب داره قانون داره شوخی هم درجه بندی داره
از شوخی لفظی   بگیر تا شوخی شهرستانی و شوخی بدنی هرکدوم مجازاتش تعریف شده است
قاعدتا" شوخی بدنی که مال ما فقیر بیچاره ها نیست، واسه همین به شوخی لفظی و وبلاگی قناعت می کنیم
دوره ی قبلی به جهت اینکه رای بنده به دلایل مختلف به دکتر احمدی نژاد نبود و طبعا" گزینه ی دیگری در سر می پروریدم؛ طبیعتا" با دکتر شوخی هم نداشتم از طرفی چون به ایشون رای نداده بودم توقعی هم نمی تونستم داشته باشم
اما حالا که برای بار دوم به اصلاحات اعتماد کردم و رای بنده هم جزو همون 18ملیون و خورده ای نفر بوده یقین بدونید در طول این چهارسال نمیذارم آب خوش از گلوی دولت پایین بره:))
یعنی چنان دولت رو تو آن پاس بزارم که نادر گذاشت
بنده جزو اون روشنفکرانی هستم که برای رای خودم ارزش قائلم و تصمیم دارم جمعه به جمعه از دولت بخوام گزارش عملکرد هفتگیشو ارائه بده
به جان شما نباشه به جان خودم کوچکترین شائبه ای ببینم کابینه رو منحل می کنم گفته باشم :)))
جدا" از شوخی گذشته اجازه بدید چند کلامی رو با اصلاح طلبان اختلاط کنم:
جامعه ی محترم؛ مهربان؛ دوست داشتنی و اهل حال (1) اصلاح طلب
برادران و خواهران عزیزم
امروز به لطف خداوند متعال فضایی مهیا گشته تا به همگان ثابت کنیم این چهره های نا فرمی که از این جامعه در اذهان عمومی ساخته اند دروغی بیش نبوده و نیست
با تمام مشکلاتی که وجود خواهد داشت دست در دست هم با نقدهای منصفانه و به دور از هر سیاه نمایی و تزویر با اشیخ حسن همراه می شویم و انشالله ایرانی سربلند خواهیم ساخت

اما یک انتخاب دیگه هم داشتم، اگرچه در مقیاس کوچکتر اما تاثیر گذارتر
چهارمین شورای شهر خوانسار
از همین تریبون از همه ی اعضای شورای جدید اجازه می خوام برابر اونچه اسمش رو اعتماد به حضور می ذارم در راه اعتلای شهر عزیزم خوانسار هرجا لازم باشه با زبان طنز تصمیمات و تاییدات و تکذیبات ایشان رو به چالش کشیده و تعهد مینمایم در این راه حد و مرزهای قانونی را تا جایی که بتوانم رعایت کنم اگر هم نتوانستم رعایت کنم که بالاخره با همشون رفیقیم مطمئنا" کار به جاهای باریک کشیده نمی شه
در پایان امیدوارم از پست دو قسمتی بنده چیزی فهمیده باشید!! چون خودم نفهمیدم چی گفتم
خدا رحمت کنه مرحوم خسروخانِ نایب الممالک رو، یک تنه بسیاری از لیچارهای شورای سابق رو به جون میخرید جیکشم در نمی اومد البته ورژن جدیدش اومده محمودخان مصالح الدوله :))


(1): اهل حال: شوخ و با صفا
  • مهدی حاجی زکی

نظرات  (۳۱)

بسم الله
تمام امیدمون به شما ست تا به لظف شما والبته تدبیر اندیشی دولت جدید ایران و خوانسار سربلند وپیروز داشته باشیم ماهم عین کوه پشت شما هستیم

از زیر نویس بسیار سپاس گذارم
پاسخ:
ای بابا همچین از من حمایت کردی انگار معاون اول روحانی و مشاور عالی شورای شهرم
به من چه
از حالا گفته باشم پس فردا کاسه کوزه ها رو سر من نشکونید
من نه سر پیازم نه ته پیاز :)))
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
یعنی چیزی جامع تر و کامل تر از "برو بابا" نمیتونم بهت بگم!
تو قرص هات رو نخور خوب نمیشی ببم جان !

*یک نکته رو جدا از جدی های بالا به شوخی بگم که : کی گفته که به یکی رای نداده باشی حق انتقاد ازش نداری؟ بگو کی گفته تا خودم هرچی فحش بلدم نثارش کنم! (منم مثل تو مشت که نمیتونم بزنم) به قول قل قلی ها استطاعت مالی و گل آقا و هکذا جانی ش رو ندارم به جان تو ..!
رای هم که ندی یک شهروند این کشوری و حق داری برای کاستی ها طلبکار باشی. نه هیچکس حق تفتیش داره که رای دادی یا نه و به کی رای دادی و نه حق اینکه بهت بگه چون رای ندادی حق انتقاد و گفتن نظرت رو نداری..
** ** *** *** **** ** *** ** *** ******
پاسخ:
برو بابا :))))))))))))
  • مردمان رباط
  • سلام
    اقا مهدی یه نامه بلند بالا برات نوشتم نمیدونم چی شد که پرید من از قضا خیر ندانستم که مجددا انرا بنویسم
    اما در یک جمله برات میگم که بنظر شما
    چه مدت زمان لازمست تا وحدت رویه بین اعضا هفت نفره شورا پیش آید
    پاسخ:
    والله وحدت رویه اگه دوستان با هم سر مسائل کوچیک توافق داشته باشن سه سوته به وجود میاد برعکسش اگه توافق نکنن و هرکی خر خودشو سوار باشه چهار دوره هم همین دوستان بیان سر کار وحدتی به وجود نمیاد که نمیاد 
    منم کلاً متوجه نشدم چی گفتی تو این دو تا پست.
    فقط می دونم اولش کلی کری خوندی و بعدش برای خالی نبودن عریضه یه پاراگرافم تصدق نامه نوشتی که جبران بشه.
    ولی این سطر آخریو کاملاً درک می کنم.
    باور کن این محمود بره سر کار همچین لیچار خورش ملسه که نگو.
    منتظرم ببینم کجا کم کاری می کنه یه لیچار حسابی بارش کنم.
    فکر کرده رای آورد و تموم. حالا حالا ها باید جواب پس بده.
    پاسخ:
    بنده خدا قبلاز اینکه رای بیاره هم در حال جواب پس دادن بوده
    اما به قول تو از حالا به بعد یگ بازی به سرش دربیاریم که هوس نکنه بره شورا :))
    تو روحد دوباره قرص توهم زا خوردی؟
    فکرکردی جوز چه ای جماعت به امثال تو رو میدند ک لیچار بارشون کنی؟کور خوندی بد محله بالایی!
    دیگه تموم شد اون دوره ایه ک امثال خسرو خان بیچاره رو ساده گیر اورده بودی وهالو هالو گفتنات به راه بود !
    البته اون هم از بزرگی خسرو خان بود ک چیزی بهت نمیگفت
    الان شهر دست جوزچه ایی هاست از شهردارگرفته تا اداره تبلیغات تا اداره پست تاشورای شهر
    تازه اداره فرهنگ وارشادهم به خودم پیشنهادشده ک هنوز جواب ندادم


    تازه میگند ک پدر آشیخ حسن هم جوزچه ای بوده و تو مدرسه ملا سمیع جوزچه در محضر آخوند ملا احمد درس خونده

    مخلص کلام :پاتو بیش از حد گلیمت دراز کنی میگم همون محمود خان مصالح الدوله نسخه تورو هم بپیچه

    شیر فهم شد؟!........ ققنوس به نمایندگی تمام جوز چه ای ها
    پاسخ:
    برو بابا تو خودت جوزچه ای اصیل نیستی که داری واسه اونا نسخه می پیچی
    برو وقتی بزرگ شدی بیا یه کاری واست می کنم
    بدبخت تا همین پارسال تو جوزچه هرکی می خواست زن بگیره به هوا من زن می گرفت یه موقع عروسیش ۀش لعابی از کار نیاد :)
    واسه همینه همه ی جوزچه ای ها ارادت خاصی به حاجیت دارند می تونی بری بپرسی :)))
    میشه شسته و رفته بگی کلا چی گفتی تو این دو تا پست؟
    پاسخ:
    نه نمی شه
    سوال بعد لطفا :)))
    میدی جون من هرطرف وادبیو اونطرفیانی نه نه نه بخشدین طرف تویانی خبو کادره پره معلیمو هاماد اکی کرت؟
    پاسخ:
    پس تو جی بشته جزو خرمن ارمِنیا :)))
    تو خا اکی هیده برا

    عزیز دل برادر اون چهره های نافرم واقعیت جامعه ما هستند و وجود دارند و حالا حالا ها تو چشممونند و اگه فکر کردید ول کنند خیر سر جاشون سفت نشستند. در مدح دولت روحانی همین بس که شما و امثال شما میتونید باهاشون شوخی کنید انتقاد کنید کابینه عوض کنید و چهره ای شاداب و خنده رو ببینید و البته خوش تیپ. از این فراتر نرید که هشت سال دیگه نا امید نشید برید به مثلا برادر شریعتمداری رای بدید بگید این روحانی که کاری نکرد. یا اینکه نرید رای بدید مثلا معاون شهردار علی آباد کتول از تو صندوق دربیاد. در همین حد قانع باشید که هشت سال دیگه هم بریم به یکی از همین عزیزان دل رای بدیم بگیم لااقل وقتی سخنرانی میکرد قلبمون نمیومد تو دهنمون بگیم امروز حمله میکنند فردا حمله میکنند.همین امید ما را بس
    پاسخ:
    چه جلافتا
    تو این همه چیز رو از کجا می دونی
    نکنه خودتم باهاشون هم دستی؟!!
    نکنه ما یه عمره سرکاریم؟
    نکنه بیچاره بشیم؟!
    یعنی چی می شه؟
    ما چی میشیم؟!
    :))))))))))
  • خسرو دهاقین
  • دیگه رفتی قاطی مایه دارا و کم می نویسی. بهر حال با توجه به این که رفتی تو کار دکور سعی کن جوری بنویس که دکوراسیونتو عوض نکنند!!!!
    پاسخ:
    ما خودمون استاد تغییر دکوریم اخوی
    تو زیر بلیت ما باش پادشاهی کن :))
    وقتی که نیستی انگار هیچکس نیست :(((((
    پاسخ:
    آره واقعا همه می گن
    اما کو کسی که قدر بدونه
    بعضیا اصلا شعور منو ندارن :))))
    وسو کم حاشیه وانویس تا حالاژ خو حالیمون نگنو مین این کله تو چی شی ادودرو ادگو چه آشی بپژه ولی هر با که تو خیلی حاشیه اشه یه چی درس درمونی مین آسین داره ..... خدا ریشد بنورو که هاماد مین قر واشتی از بس مارمیلکه کسی قوژ نی پیش بینید کرو .....
    پاسخ:
    خواهش کرانی
    مارمیلکی از خودونو :)))
    من فقط این دوتا پست آخرتون و به خوندنش اکتفا کردم
    چون اهل سیاست و .... نیستم
    شوخی خوبه حتی تو قالب طنز، اما من خودم همیشه به طرفم و نوع شوخی دقت میکنم
    ولی فکرکنم با این حال دوستان ناراضی کم ندارم :))
    پاسخ:
    خود جنابعالی معلوم هست کجل مخ و موخ شدی؟!!
    بعد به من گیر می دن که کجای؟؟!!
    عجب آدمایی پیدا می شن :)))
  • عباس جنابی
  • مصالح الدوله
    :)))
    پاسخ:
    ببند نیشتو
    مرتیکه جلف
    در صورت مرگ طبیعی اعضایی مانند قرنیه ، دریچه قلب ، استخوان و تاندون قابل اهدا می باشند. جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت www.ehda.ir مراجعه و یا با شماره تلفن ( از ساعت 8:00 الی 14:00) - 9419 2610 (021) و 26109966 (021) تماس حاصل فرمایید. بیایید با انتشار این مطلب در این امر خداپسندانه سهیم باشیم.
    پاسخ:
    ما دوسالی هست منتظر کارتمون هستیم خبری نیست انگار 
  • مردمان رباط
  • سلام چه اتفاقی افتاده کجائی توچه فکری هستی داری میری که برسی دولتمندان ابرقدرت
    پاسخ:
    والله یه صحبت هایی با آشیخ حسن داشتیم قراره وزارت طرب و شادی رو بده دست ما اگه خدا قبول کنه البت :))
    دیگه داری شورشو در میاریا؟ کدوم جنم دره‌ای رفتی باز؟:((((((((
    پاسخ:
    حالا مونده تا شورش دربیاد طلا
    یگ حالی از این ملت من بگیرم که تو داستانا بنویسن عسلم
    داژان خدارو شکر که بعد از مدتها هزه شوم یه اس ام اسیم ازد واسم بومه

    دلمد از دلشوره راحت کرت وآرومم کرته

    خوشد بو هر کادره برا...


    دوستی شاید با یه نگایی بورو ولی هشتنژ که کشک نی که جلدی بشو

    بابا آدم بنه تارو تا بشو ...
    پاسخ:
    تو قربون ممد جون واخجالتا برا اندانی تنبل گنایان 
    امروز همه خیابونا رو زیر پا گذاشتم پس این اعلامیتو کجا چسبوندند؟
    تو روحت که مرگتم مرگ آدمیزاد نیست....
    پاسخ:
    خوب خوشحالم که هنوز هستند کسانی که برام جون می دن :))))
    ببینم چه جور روشنفکری هستی که دوبار به اصلاحات اعتماد کرد؟
    سال 76، 80، 84، 88 و 92 همه دوره‌ها اصلاح طلب داشته. نکنه روشنفکر لیبرال وطن فروشی و اصن بعشی دوره ها رای ندادی؟
    پاسخ:
    داش علی تو چطوری حال می کنی ؟
    همونجوری که تو حال می کنی هستم :))
    سلام کارت اهدای عضو فقط برای مرگ مغزی هست برای مرگ طبیعی اگر می خواهید اهدا کنید باید به اطرافیانتان بگویید .در مورد اینکه کارتتون هم نیومده اشکالی نداره توی کامپیوتر ثبت شده.
    پاسخ:
    مرسی از اطلاعاتتون منتظر می مونیم ببینیم کی میاد
    به من چه که به شما چه
    با یادوتا پست ما شما رو به چشم کل پیاز میبینم میخوای باش میخوای نباش
    تازه با این وضع که چند روز چندروز میرید ازتون خبری نیست حتما بدون شک خبری هست وشدی کل پیاز وقت نداری نظرات رو جواب بدی وپست جدیدی بذاری بعد هم برای رد کم کنی میگی تحملتون بالا ببرید

    آقا بی زحمت حالا که دستت اون بالا ها بند شده آبدراچی خواستی حتما" خبرم کن
    پاسخ:
    خبر نداری که کم کم دارم گوجه فرنگی می شم
    اتفاقا یدونه آبدارچی می خواستیم همین امروز صبح گرفتیم
    خواستی بیا مدیر برنامه های من شو
    حقوقش از آبدارچی کمتره ولی کلاسش بالاتره :)))
  • دختر کاغذی
  • علی بود و نماز و دل محراب، پر از عطر گل یاس
    در آن لحظه ی حساس
    ایام شهادت مولا تسلیت باد
    پاسخ:
    درود برشما
    تسلیت بنده رو هم بپذیرید 
    خبدین برا؟
    پاسخ:
    شکر
    ود نیمین
    ادودرو
    کم پیدایدین؟!!
    چطیر مون بومیان یاچن ورمخوندی اما نظرم هاندو.تعجب برانگیز به واسه خوم.احتمالا جونم دارو بالاچو.. ایزنی گه از شواهد و قراین پیداو.
    پاسخ:
    خدا رحمتت کرو
    شام جی هاده؟!!
  • حمید امینی
  • اگه گفتی پایتخت بهشت فاطمه کجا می شه؟
    پاسخ:
    مورچه چیه که کله پاچش چی باشه 
    میگم شدی کل پیاز و امیدمون به شماست میگه به من چه من سر پیازم یا ته پیاز
    اگه به شما چه چرا کامنت ها رو جواب نمیدی میخوای مارو تو آمپاس بذاری
    بابا کجایی صبر وتحمل هم اندازه داره ولا ا
    پاسخ:
     شرمنده
    ایشالله بتونم جبران کنم
    از اینکه ما را تحمل می کنید از شما ممنونیم
    همیشه حق با خواننده است
    :))))))))))
    سلام عمو مهدی .ابوالفضل خوبه؟نمازوروزه هاتون قبول.
    بیاید پیشم که آپم
    پاسخ:
    سلام عمو جون
    همه خوبن تو خوبی
    بابا خوبه
    بابا رو ببوس
    چشم عمو میام اگه شد
    میدی بدی سیاسی هیده و انکارد کرت چونو لوگوی وبلاگت بنفش گنو. پس معلیمو تو جی طرفدار حسن کلید سازه
    پاسخ:
    غیبد بوات
    مرد حسابی مون خا خوم وامنوشتی آشیخ حسنم رای هیدو
    شما بچه کجایی ،انقد شجاعی شوخی کلیدی میکنی؟؟؟!!!کلیده تو در میشکنه ها!!!
    :-D ؛-)
    پاسخ:
    من که بچه سرچشمم
    معلوم نیست مگه؟!! :))
    نترس نمی شکنه این کلید از اون کلیداست که به این حرف مفتیا نمی شکنه
  • کامران میرمحمدی
  • دیگه شورشو درآوردی !
    خیلی نیستی ها !
    بدجور مشکوک میزنی .
    کجا پول تقسیم میکنند بگو ماهم بیایم که مثل تو مشغول شیم داداش
    پاسخ:
    نوکرم داش کامی
    مشکل خاصی نیست اخوی آدرس می دم خودتو جلدی برسون
    واسه اینکه دست زیاد نشه
    آدرسو برات اس ام اس می کنم
    :)))
    بلاَخَره بی ربط هم نگفته حضرت حافظ
    روز هجران و شب فرقت یار آخر شد زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد
    آن همه ناز و تنعم که خزان می‌فرمود عاقبت در قدم باد بهار آخر شد
    شکر ایزد که به اقبال کله گوشه گل نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد
    صبح امید که بد معتکف پرده غیب ********** ***گو برون آی که کار شب تار آخر شد
    آن پریشانی شب‌های دراز و غم دل همه در سایه گیسوی نگار آخر شد
    باورم نیست ز بدعهدی ایام هنوز قصه غصه که در دولت یار آخر شد
    ساقیا لطف نمودی قدحت پرمی باد که به تدبیر تو تشویش خمار آخر شد
    در شمار ار چه نیاورد کسی حافظ را شکر کان محنت بی‌حد و شمار آخر شد
    پاسخ:
    حضرت حافط به قربون با این فرمایشاش

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی